سلامتی همه ی خانوماااا

میگویند مرا افریدند

از استخوان دنده چپ مردی

بنام آدم!!!

حوایم نامیدند...

میگویند

میوه سیب را من خوردم

شاید هم گندم را،

نسل انسان زاده من است...

من...!

حوا!!!

فریب خورده ی شیطان،

شاید هم فرشته ای از نسل آتش،

که صداقت و سادگی مرا به بازی گرفت و فریبم داد!

مثل همه که فریبم میدهند...

زلیخای عزیزمصر

و دلباخته یوسف

زن بلوط

زن ابولهب

زن نوح

و ملکه ی صبا من بودم...

گاه بهشت را زیر پایم نهادند

و گاه ناقص العقل

و نیمی از مرد خطابم نمودند...

گاه سنگبارانم نمودند

و گاه به نامم سوگند یاد  کرده

و در کنار تندیس مقدسم اشک ریختند

گاه زندانیم کردند

و گاه با آزادی حضورم جنگیدند

و گاه قربانی غرورم نمودند

گاهی هم بازیچه خواهش هایم کردند....!!

مــــــــــن...

مادر نسل انسانم

 

مــــــــن...

حوایم،زلیخایم،مریمم!!!

 

و تو ای مرد!

بیاموز...

که من

نه از پهلوی چپ ات

بلکه

استوار

رسا

وهم ترازِ

تو زاده شده ام!

بیاموز که من....

مادر این دهرم

و تــــــــــو

مثل دیگران

زاده مــــــــن!!